نوشته شده در تاریخ 90/12/8 ساعت 6:21 ع توسط سید محمد علی موسوی
یکی از دانشجویان دکتر حسابی به ایشان
گفت : شما سه ترم است که مرا از این درس
می اندازید. من که نمی خواهم موشک
هوا کنم . می خواهم در روستایمان معلم شوم .
دکتر جواب داد : تو اگر نخواهی موشک هواکنی
و فقط بخواهی معلم شوی قبول ، ولی تو
نمی توانی به من تضمین بدهی که یکی از
شاگردان تو در روستا ، نخواهد موشک هوا کند .